۱۴۰۳ آذر ۶, سه‌شنبه

وکلای تقلبی حقوق بشر و واسطه های تقلبی پناهندگی

 در حکومت اسلامی ایران برخی از تارگت ها و قربانی ها در شرایط مکانی و زمانی و سایر شرایطی قراردارند که عمال دیکتاتوری بجای قتل سریع یا زندان روش های دیگری برای سرکوب تارگت و قربانی و برای نقش بر آب کردن فعالیت های وی بکار میگیرند.

توجه کنید من اهل پناهندگی نیستم ولی اوایل دهه 1380 جهت کنجکاوی ولی از اواسط دهه 1380 به علت فشار افزایشی عوامل حکومتی به فکرم رسید چند بار درباره پناهنده شدن فکر کنم.

از سال 1382 تاکنون چند بار با وکیل مهاجرت و حقوق بشر تلفنی تماس گرفتم و همیشه آنکس که جواب میداده یک تن صدای خاص داشته ولی وکیلی که حضوری میرفتم تن صدایش فرق داشته و موضوع مهم این است که وکلا میگفتند هیچ نوع پناهندگی شامل حالت نمیشود.

من یک نویسنده ضد اسلام و ضد حکومت اسلامی هستم که مقاله های فراوان نوشتم و این وبلاگها را مطالعه کنید می فهمید که تلفن من توسط وزارت اطلاعات حالت سانترال مانند شده بوده و هست و وکلایی که با آنها حرف زده بودم تقلبی بودند. کارمندان وزارت اطلاعات یا کارمندان سپاه بوده اند یا کارمندان مافیای حکومت اسلامی بوده اند.

من که این همه قابلیت دارم نتوانستم پناهندگی سیاسی بگیرم ولی یک عده بسیار زیادی که کوچکترین فعالیت سیاسی نداشته اند پناهندگی سیاسی گرفته اند و این سوای نفوذی های حکومت اسلامی است که بطور سازمانی و علمی بلدند چطور گول بزنند و نفوذ به اپوزیسیون و خارج کنند. (مثل تیم تحت مدیریت بچه های امنیتی دانشگاه کاشان دهه  1370)

نکته جالب اینکه از سال 1401 دارم با اپوزیسیون و واسطه های مهاجرت و حقوق بشری های واقعی از طریق تلگرام و اینستاگرام و ایمیل گوگل تماس میگیرم حتی یک پاسخ یا یک راهنمایی کوچک نکرده اند. یعنی احتمالا آن چند بار که تلفنی به حقوق بشری ها و واسطه های مهاجرت از سال 1382 تاکنون تلفن زدم ولی اطلاعاتی ها پاسخ دادند، اگر هم وزارت اطلاعات خدعه نکرده بودند و با خود حقوق بشری های اصلی صحبت کرده بودم، با توجه به اینکه اهل راهنمایی و پاسخگویی نیستند شاید بازهم نمی توانستم مهاجرت کنم یا حتی نمیتوانستم یک برگه اطلاعات دریافت کنم.

شاید هم توطئه های تیم جنگ روانی وزارت اطلاعات یا سپاه یا مافیای حکومت اسلامی به قدری موثر و پیشرفته بوده که اپوزیسیون و حقوق بشری ها من را عنصر نامطلوب دانسته از راهنمایی دریغ کرده اند.

این مسائلی که در وبلاگ ها مطرح کرده ام در طی بیست سال گذشته بصورت دادن اطلاعات کمتر برای فامیل مادری و فامیل پدری تعریف کردم و آنها نیز گفتند پناهندگی ممکن نیست فکرش را نکن.

هر سطر این مطلب جای بررسی توسط سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و اپوزیسیون و سازمانهای اطلاعاتی کشورهای جهان دارد.

یکی اینکه من بیست سال است دارم میگویم تلفن موبایل و ثابت عده ای از مردم را حالت سانترال کرده اند همه به من میگویند امکان ندارد. یعنی بیش از بیست سال است من به اکثر ادارات و شرکت ها زنگ می زنم تقریبا صدای منشی خیلی نزدیک به صدای گوینده کتاب صوتی (پدر بزرگم بازرگان) است 75 درصد زنان! صدای مردان هم صدای دو نفر فرد خاص است که میشناسم.

ولی به هر کس در اپوزیسیون و حقوق بشر و متخصصین مخابرات و وکلا میگویم تلفن موبایلم چنین شده میگویند اصلا تلفن موبایل قابلیت چنین سانترال کردنی از مرکز مخابرات یا گره ندارد. همین دروغ را هاستینگها از ترس بدفهمی مشتری میگویند. حقیقت این است که در هاستینگ دها نفر میتوانند وب سایت را بصورت خیانت در امانت هک کنند اما برای اینکه مشتری فرار نکند یا هک های خارج سیستم را گردن کارمندان و صاحب هاستینگ نیندازند صاحبان هاستینگ به دروغ به مشتری ها میگویند هاستینگ این قابلیت را ندارد و دسترسی توسط تکنولوژی مسدود است که دروغ است. همین مشکل در مخابرات است ولی همه تبلیغ می کنند ناممکن است.

مشکل دیگر اینکه این چه اپوزیسیون وحقوق بشری است که از مکاتبات سازنده و مهم فرار می کند؟ یعنی وارده و صادره یک سیستم به نام حزب یا سازمان اطلاعات دریافتی را وارد پروسه پرسش و پاسخ و راهنمایی نمی کند. این به ضرر خودشان است.

 

 


 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر